مدح و ولادت امام سجاد علیهالسلام
تا دل غم زده از هجر به فریاد آمد نوری از سینۀ جانسوز به امداد آمد عشق مشغول ثناخوانی اربابش بود خــبـر از آمـدن سـیـّـد الاوتــاد آمـد چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی آن شب ناب که با مـژدۀ میـلاد آمد طلب مغفرت از کوی خدا میکردم بخـشـش دست کـریـمانۀ سجـاد آمد به تماشای حرم باغ بهشت آمده بود که از آن باغ جنان شاخۀ شمشاد آمد گرد او حور و ملک شاد به هم میگفتند که در این ماه نبی افضل اعیاد آمد حرم سبط نبی عاطفه باران شده بود گـوئیا فـاطـمـه هم دیـدن نـوزاد آمد خنده از خندۀ اربـاب ندیدم خـوشتر که در آغـوش پـدر زینت عـبّاد آمد تابش نور امامت ز جمالش پیداست به حـسین ابن عـلی افضل اولاد آمد تا در آن لحظه به هم چشم دو رهبر وا شد افــق قــافــلـۀ کــرب و بــلا پـیــدا شـد ای همه عمر و همه روز و شبت عرفانی وی که از بیم خدا سجدۀ تو طولانی تو همان ناطق قرآنی و قرآن صامت هـمه دم بر لب تو زمـزمـۀ قـرآنـی این صحیفه است زبور تو و اخت القرآن خـطبههای تو گـواه سخن طـوفـانی بنده آزاد مکن، ما همه در بند توأیم گول نعمت نخورد بنده رود مهمانی عرب از دودۀ تو فخـر به عالم دارد عجم از تیرۀ تو شد نسبش رحمانی مادر توست پس از فاطمه اُمُّ السُعداء پـدرت یـثـربـی و مـادر تو ایـرانـی شهربانو که به او فاطمه فرمود عروس دومیـن اُمُّ الائمه ست هـمین ایـرانی هر کسی راه به درگاه که پیدا نکند مام پاکـیزۀ تو داشت عجب ایـمانی نـوۀ حــیـدر کـرار که ایـرانـی شـد کشور ما شده از اصل و نسب ربانی کشور ما که به فامیلی تان مفتخر است خاک این خطه به درگاه رضا معتبر است نه فقط سلطنت عشق تو محدود مجاز که دو عالم به تولای تو باشد ممتاز ای تبرّی ز عدوی تو همه شرط عمل وی تـولای تو امضای قـبولیِّ نماز مرغ خوش لهجه ز شیدایی تو میخواند نفـس باد صبا از تو کند عـشوۀ ناز ابر و باد و مه و خورشید به فرمان توأند بارش ابر به دستور تو برگردد باز نه ملک هستی و طاووس نه داری پر و بال لیک هرگاه بخـواهی بنمایی پرواز نه زمان مانع فرمان تو باشد نه مکان گُل ز تصویر درآری چو کنی دست دراز اینهمه نصّ امامت به نهان است و عیان چه نیاز است که تکرار نمایی اعجاز گِـل ما ساخـتـۀ نـور اضافات شماست دل ما منبع سرشـار افـاضات شماست آسمان بینـفـس گـرم تو احـیا نشود عرش و کرسی و فلک جز به تو برپا نشود قلم و لوح به دستان تو عادت دارند حکم جبریل ملک جز به تو امضا نشود ای عبادات تو مصداق عبادات علی بیعـبادات تو محراب مصلا نشود سوز دل اشک سحر حال مناجات ز توست سـفـرۀ ذکـر دعـا بیتـو مهـیا نشود اولین روضه، پس از کرب و بلا کار تو بود پرچم روضه که بیاذن تو برپا نشود تا چهل سال فقط کار تو گرییدن بود نهضت سرخ به جز اشک تو ابقا نشود شام از خطبۀ غرای تو شد شام خراب غل و زنجیر که مانع به تولا نشود پیشمرگ تو علی اکبر و عباس توأند بیعـلـمداری تو قـافـله برجـا نشود زینب آمادهٴ فرمانبری حضرت توست دولت مهدی زهرا ثمر نهضت توست |